سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ذکر مصائب کوچۀ بنی هاشم

شاعر : حسن لطفی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : غزل

غروب بود وغمی می وزید در کوچه           و پلک فــاجعه ای می پـرید در کوچه

هوا گرفته زمین تیره آسمان ها تــار          غروب بود و شب امّا رسید در کوچه


در امتداد دو دیـوار سنگی نــزدیک           فـرشته ای پر خود می کشید در کوچه

وکودکی که پرچادری به دستش بود           کــنـار مـادر خود می دویـد در کوچه

مسیرخانه همین بود وچشم او می دید           چگــونه راه به پایان رسید در کوچه

در امتداد دو دیوار سنگی نــزدیـک            چهل نفر همه از سنگ دید در کوچه

به خشم پنجۀ خود می فـشرد نامردی           همانکه لب زغضب می گزید درکوچه

چه شد،که زد،چه به روزش رسید با سیلی؟           صدای مــادر خود می شنید در کوچه

غروب بود ودلی مثل گوشواره شکست           و کودکی شده مـویش سپید در کوچه

نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مغایرت روائی حذف شد موضوع همراهی امام حسن در فاجعه جسارت عمر به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و بازپس گیری قبالۀ فدک در هیچ یک از منابع معتبر ما نیامده است؛ در این خصوص دو روایت وجود دارد اولین روایت که تمامی منابع دسته اول تاریخی آن را مطرح کرده‌اند جسارت عمر در جلوگیری از اعطای قبالۀ فدک در همان مجلس و نزد ابوبکر است و دومین روایت که شیخ مفید در کتاب الأختصاص آن را مطرح میکند جسارت عمر در کوچه و در هنگام بازگشت حضرت به خانه است که در این روایت هم هیچ اشاره‌ای به همراهی امام مجتبی با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نشده است؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



کشید چــادر مـادر... بیا که برگردیم         کــبــوتــرانــه دلش می تپید در کــوچه



چه شد،که زد،که زدیوار هم صدا آمد         به ضربه ای، نفسی را برید در کوچه